سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نقش سردار قجه ای در فتح خرمشهر

سردار قجه اینبرد حماسی فاتح خرمشهر سردار شهید حسین قجه ای


عملیات بزرگ و سرنوشت‌ساز الی بیت‌المقدس با هدف آزادسازی خرمشهر، هویزه، منطقه جفیر، ایستگاه حسینیه، جاده اهواز-خرمشهر و در ‌‌نهایت انهدام و اخراج دشمن از خاک ایران اسلامی و رسیدن به مرزهای بین‌المللی در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز "یا علی بن ابی طالب" آغاز شد.

به گزارش خبرگزاری دفاع مقدس، محمدجواد کلانتریان از رزمندگان دوران جنگ تحمیلی لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) همزمان با فرارسیدن سالروز پیروزی عملیات غرور آفرین بیت المقدس طی یادداشتی از زوایای مختلف این عملیات می نویسد: پس از عملیات غرورآفرین فتح‌المبین در تاریخ ۳ فروردین ۱۳۶۱ که منجر به آزادسازی بخش وسیعی از شمال استان خوزستان شد، بلافاصله رزمندگان اسلام توان بازسازی و سازماندهی را از دشمن صلب کرده و این بار عملیات بزرگ‌تری که حدودا ۳ برابر منطقه عملیاتی فتح‌المبین بود را در جنوب استان خوزستان آغاز کردند.

عملیات بزرگ و سرنوشت‌ساز الی بیت‌المقدس با هدف آزادسازی خرمشهر، هویزه، منطقه جفیر، ایستگاه حسینیه، جاده اهواز- خرمشهر و در ‌‌نهایت انهدام و اخراج دشمن از خاک ایران اسلامی و رسیدن به مرزهای بین‌المللی در ساعت ۳۰ دقیقه بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ با رمز «یا علی بن ابی طالب» توسط سردار "محسن رضایی" فرمانده وقت سپاه پاسداران و سپهبد "شهید صیاد شیرازی" فرمانده وقت ارتش جمهوری اسلامی ایران از قرارگاه کربلا به نیروهای تحت امر آغاز شد.

 بعد از ۲۵ روز نبرد سنگین و عاشورایی خرمشهر عزیز، شهر هویزه، پادگان حمید، جاده مهم و استراتژیک  اهواز- خرمشهر، کرخه نور، جاده سوسنگرد- هویزه و ۸ پاسگاه مهم و بخش وسیعی از جنوب میهن اسلامی از زیر آتش دشمن خارج شد. بیش از ده‌ها تیپ و گردان زرهی و کماندویی دشمن در این عملیات بطور ۱۰۰ درصد منهدم شد و غنائم قابل توجهی از تجهیزات نظامی دشمن بدست رزمندگان اسلام افتاد.

اگرچه این عملیات در نوع خود بی‌سابقه بوده و توانستیم به دشمن ۱۶ هزار و ۵۰۰ نفر تلفات به دشمن وارد کنیم و ۱۹ هزار نفر اسیر از دشمن بگیریم؛ اما متاسفانه کمتر به مسائل حماسی این عملیات پرداخته شده است. حماسه "حسین قُجّه‌ای"، "احمد متوسلیان"، "حسین اسکندرلو" و "سید احمد کاظمی".

کمتر کسی با اسم حسن قجه‌ای که بعد از خدا او ناجی و نجات دهنده عملیات الی بیت‌المقدس بود، آشناست. شاید خیلی از بزرگ‌ترهای این آب و خاک هم ندانند زمانی که حسین قجه‌ای نیروهای گردان سلمان را برای عملیات الی بیت المقدس تحویل گرفت، به "احمد متوسلیان" فرمانده وقت تیپ محمد رسول‌الله(ص) رو کرد و گفت با این بچه‌های ۱۶و۱۷ ساله چگونه عملیات کنم؟ نیروهایی که عمدتا از دبیرستان‌های شهر کرج اعزام شده بودند.

حسین قجه‌ای از فرماندهان و پایه گذاران تیپ ۲۷ محمد رسول‌الله تهران با نیروهای گردانش که کمتر از ۴۰۰ نفر بودند و همه نوجوان‌های زیر ۱۸-۱۹ سال مسافت ۸۴ کیلومتری اهواز تا دارخوئین را در ۴ شبانه روز با تجهیزات در آن هوای گرم برای آماده سازی طی کردند و در شب عملیات الی بیت‌المقدس با عبور از رودخانه کارون از روی شهدا و مجروحین گردان مقداد و انصار و‌‌ همان لشکر عبور کردند و در حدود  ۱۷ کیلومتر از خاکریز‌ها، میادین مین، و موانع کمین‌های دشمن را پشت سر گذاشته و خودشان را به هر زحمتی بود به ایستگاه گرمدشت در جاده اهواز خرمشهر ، نزدیک‌ترین منطقه نبرد به خرمشهر رساندند.

وقتی حسین قجه‌ای این فرمانده دلاور با جثه‌ای کوچک و ورزیده، چهره‌ای آفتاب سوخته و گوشهایی شکسته به جاده اهواز خرمشهر رسید، از حدود ۳۸۰ نفر نیرو برای او حدود ۲۰۰ نفر باقیمانده بود و هیچ نیرویی نتوانست در کنار گردان حسین با گردانش الحاق کند و به تنهایی با حدود ۲۰۰ جوان در کربلای گرمدشت(جاده اهواز- خرمشهر) بیش از ده‌ها پاتک زرهی گردان‌های کماندویی دشمن را دفع و شاهکاری بی بدیل در تاریخ جنگ خلق کرد.

حسین  در رویارویی با ژنرالهای آموزش دیده و کار آزموده سپاه سوم عراق با حدود ۱۰۰ رزمنده وفادار شش و نیم شبانه روز به روی جاده اهواز خرمشهر در مقابل هجوم انبوه تانکهای  T72لیزری غیر قابل نفوذ و حمله بی امان کماندوهای ورزیده و تازه نفس عراقی بدون کمترین پشتیبانی مقاومت و خط حمله خودی را حفظ کرد تا سرنوشت جنگ را تغییر دهد.

اگر حسین عقب‌نشینی می‌کرد، دشمن تا رودخانه کارون را دنبال می‌کرد و همه را می‌کشت و به کارون می‌ریخت و عملیات الی بیت‌المقدس در‌‌ همان مرحله اول با شکست مواجه می‌شد. حسین بعد از ۶شبانه روز مقاومت حماسی با فروکش کردن آفتاب با چهره ای آغشته در خاک و خون ناشی از شلیک آرپیجی و گرمای تفتان جنوب بر روی جاده اهواز خرمشهر گام نهاد، و با برانداز کردن یاران انگشت شمارش عهد و پیمانی را که با آنها بسته بود دوباره به یاد آورد و سرش را به آسمان بلند کرد و فقط یک جمله گفت: خداوندا دیگر توان دیدن یاران مظلوم ، تنها و غریبم را ندارم پس شهادتم را برسان.

وفای به عهد حسین با یارانش در نبرد نا برابر در برابر سپاه سوم عراق با شهادت حسین دیری نپایید که تبدیل به حماسه ای بی‌بدیل در تاریخ جنگ شد و فتح خرمشهر با این مقاومت اسطوره ای محقق و تاریخ جنگ به سمت و سوی دیگری ورق خورد..

 

 

منبع: